نوحه سنتی شهادت امام مجتبی (ع)_زهر جفا شرر زده به جانم
۱
دنبال کردن این شاعر
۲۵۰
۲
نوحه سنتی شهادت امام مجتبی(ع)
زهر جفا شرر زده به جانم
از دست رفته طاقت وتوانم
لحظه ی آخر است /منتطر مادر است
بیا بیا برم تو خواهر،آمد وداع با برادر
مظلوم حسن مظلوم حسن جان۴
_____________________________
راحت شوم از یاد کوچه دیگر
یاد مصیبتها که دیده مادر
یاد ضرب سیلی،یاد روی نیلی
ممنونم از زهر هلاهل،بر حسنت حل شده مشکل
مظلوم حسن.
____________________________
غریب بودم خارج از خانه ام
راحت نبودم بین کاشانه ام
همسر بی وفا،داده زهر جفا
خون شد دلم از زهر کینه/دیگر خداحافظ مدینه
مظلوم حسن.
_____________________________
بیا حسین کنار بالین من
شود نگاه بر تو تسکین من
ای برادر من،یار ویاور من
چیزی نمانده تا دهم جان/جان تو وجان یتیمان
مظلوم حسن.
شعر :اسماعیل تقوایی
شنبه ۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۵۳ نوشته شده توسط اسماعیل تقوائی
شاعر:
اسماعیل تقوایی
زمزمه یا واحد سنگین ایام آخر صفر شهادت امام حسن مجتبی و امام رضا علیهم السلام -(ذکر حسن جان روی لبهام،شیرین تر از عسل برامه)
دنبال کردن این شاعر
۷۵
بند اول
ذکر حسن جان روی لبهام،شیرین تر از عسل برامه
دستم تو دستای کریم و،با حسنم خدا باهامه
عشق حسن جان و رضا جان،توی وجودم از قدیمه
ترسی ندارم روز م،حساب کتابم با کریمه
یکی کریم یکی رئوف
واسطه ی فیضن برام
از برکت امام حسن
من گدای امام رضام
جانم حسن۲ جانم رضا۲
بند دوم
ای بی حرم ای ماه زهرا،تو داری از غربت نشونه
هر روز کنار قبر خاکیت،مادر برات روضه میخونه
الهی روزی شیعه واست،حرم بسازه مثه مشهد
دربیای از غربت ببینیم،داری تو هم ضریح و گنبد
یه روزی با نابودیه
آل سعودیه لعین
حرم میسازیم برای
حسن معز المومنین
جانم حسن۲ جانم حسن۲
بند سوم
با یه نگات میشم کبوتر،کبوتری که جلد یاره
هر جای دنیا رو بگردی،صفای مشهد و نداره
قطعه ای از بهشت دنیاس،خدایی مشهد خراسون
پشت در باب الجوادت،همیشه زائره فراوون
یکی مریض داره میاد
کنار پنجره فولاد
اون یکی ام تذکره ی
کربلاشو ازت میخواد
جانم رضا۲ جانم رضا۲
۱۳۹۸/۸/۴
شنبه ۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۴۰ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
شاعر:
امیرحسین سلطانی
متن روضه لحظه وداع حضرت فاطمه(س) با پدر -(در لحظات آخر عمر پیامبر(ص)، فاطمه(س) بسیار گریان بود)
۴۳
در لحظات آخر عمر پیامبر(ص)، فاطمه(س) بسیار گریان بود. پیامبر(ص) او را به نزدیک خود طلبید و مطالبی را به او گفت: که فاطمه(س) گریهاش شدت یافت. آنگاه مطلبی را به ایشان گفت: که حضرت زهرا تبسم کرد. ایشان بر پاسخ سؤال دیگران فرمودند که لحظۀ اول پیامبر(ص) فرمودند:
در همین درد میمیرم» و در باب شادی و تبسمش فرمودند: تو اولین کس از اهل بیت(ع) من هستی که به من ملحق میشود» و این بود که من تبسم کردم.
منبع:
ارشاد مفید؛ ج۱؛ ص ۱۸۱
شنبه ۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۲۸ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
عزای پیغمبر(ص)_ساعات آخرست ودر خانه ی پیمبر
دنبال کردن این شاعر
۴۳
عزای پیغمبر(ص)
ساعات آخرست و،در خانه ی پیمبر
زهرا،حسن،حسین و،حیدر کنار بستر
دست علی به دست، پیغمبرست وایشان
گوید نگفته ها را، بر گوش جان حیدر
باشد نگاه زهرا، خیره به روی بابا
زاری کنان بخواند، امن یجیبُ مضطر
بر سینه ی پیمبر باشد دو گوهر ناب
آرامش دل او، در لحظه های آخر
جمعی میان خانه، دل ناگران طاها
اندر سقیفه جمعی، سرگرم کار دیگر
دیری نپاید اینان، بعد فراق بابا
بس ظلمها نمایند بر بازمانده دختر
ای وای از مغیره،آتش بگیرد آن دست
زد پیش چشم کودک، سیلی بروی مادر
وای از لهیب آتش، درپشت درب خانه
زهرا فتاده برخاک، نالان بسوی دیگر
روح رسول چونکه، از پیکرش جدا شد
گریان علی کنارش،از هوش رفته کوثر
عالم همه عزادار عرش خدا سیه پوش
داده زدست گنج، خلقت یگانه گوهر
شعرا:اسماعیل تقوایی
شنبه ۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۵۴ نوشته شده توسط اسماعیل تقوائی
شاعر:
اسماعیل تقوایی
سبک زمینه شهادت رسول اکرم سلام الله علیه -(کسی که غم من وتورو میخورد)
دنبال کردن این شاعر
۵۷
کسی که غم من وتورو میخورد
کسی که برای فاطمه میمرد
علی رو غدیرخم بالا اورد
داره میره که راحت بشه دیگه
رسولی که خدا مدحشو میکرد
بستریه داره رنگ وروی زرد
بایه دله پره غصه پره درد
داره میره که راحت بشه دیگه
خدامیدونه درد دلاش
برا روز گار بعدشه
خونه اگه توی چشاش برا
خون رودیوار بعدشه
اگه داره ناله میزنه
میبینه ناله های بعدشو
میبوسه اگه که فاطمه رو
میدونه ماجرای بعدشو
آه وواویلا
یارسول الله
ابری شده چشای مادرمون
بلال حبشی باز میگه اذون
ولی نبی خدا نداره جون
که روی پاها بلند بشه بره
هوای مدینه پرشده از ابر
علی داره آماده میکنه قبر
نداره دیگه خون خدا صبر
سرروسینه ی نبی تا میذاره
بعد اینهمه زحمت ورنج
باید شبونه خاک بشه
اوضاع این مردم پست
زهرا رو داره میکشه
علی داره غسل میده و
مردم به فکر پست وجاه
از اون دوشنبه شد شروع
تا که رسید به قتلگاه
آه وواویلا
یارسول الله.
وعده های نبی داره میرسه
علی تومدینه خیلی بی کسه
در خونه هیزم و خار وخسه
قراره بسوزونن خونشونو
شاخه ی گل پیمبرو شکست
اومدند حالا تازیونه به دست
یه نانجیبی دست علیو بست
قراره که ببرن باباشونو
یکی بیادتواین کوچه
به مادرم کمک کنه
اشک حسینو پاک کنه
به خواهرم کمک کنه
جلوچشای اهل شهر
زخم مارو نمک زدند
بابام علی مو بردنو
مادرمو کتک زدند
آه وواویلا
یارسول الله
شنبه ۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۱۸ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
شاعر:
محمد رضا طالبی
دودمه های حضرت محمد(ص) -(مدینه گشته خاموش )
دنبال کردن این شاعر
۸۹
مدینه گشته خاموش
زهرا شده سیه پوش
دلها گرفته از غم
شد وقت آه و ماتم
مدینه شهر پیغمبر غریب است
پیمبر رفته و حیدر غریب است
مدینه سید بطحا کجا رفت
رسول الله بی زهرا کجا رفت
محمد رفت و امت بی قرارند
به جای دسته گل هیزم بیارند
علی پیراهن ماتم به تن کرد
به دست خود پیمبر را کفن کرد
صبح روز م است
ماتم پیغمبر است
م کبرا شده
بیپدر زهرا شده
خون به دل حیدر است
رحلت پیغمبر است
عزای پیغمبر مختار شد
حضرت صدیقه عزادارشد
شنبه ۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۹:۴۷ نوشته شده توسط امیر روشن ضمیر
شاعر:
رضا یعقوبیان
دودمهی سینهزنی رحلت پیامبر گرامی اسلام(ص)
دنبال کردن این شاعر
۶۲
۱
◾دودمه رحلت پیامبر اسلام(ص)
◾بنداول
یا محمد بعد تو حیدر شده خانه نشین
یا الهالعالمین(۲)
◾بنددوم
بین کوچه از لگد زهرا شده نقش زمین
یا الهالعالمین(۲)
شنبه ۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۸:۵۹ نوشته شده توسط م-مطلق
شاعر:
مرتضی محمودپور
نوحهی زمینه شهادت امام حسن مجتبی(ع)
دنبال کردن این شاعر
۱۳
◾نوحهی زمینه ی
◾شهادت امام حسن
◾بنداول
ذکر همه کائنات یا حسن مجتبی
سّرحیات و ممات یاحسن مجتبی
یاحسن مجتبی(۴)
◾بنددوم
غربت عالم بود مات غم و غربتت
بیحرم و بی رواق گشته خدا تربتت
کرببلا میروم به عشق روی حسین
کرببلا را برات یا حسن مجتبی
یاحسن مجتبی(۴)
◾بندسوم
همره مادر شدهشاهد کوچه حسن
غنچهی پرپر شده شاهد کوچه حسن
آخر ماه صفر یاد بقیع میکنم
دلم نموده هوات یاحسن مجتبی
یاحسن مجتبی(۴)
◾بندچهارم
طشت طلب کردی و لرزه به عالم فتاد
به دست لرزان تو زینب تو آب داد
همره شاه شهید کنار جسم تو من
ناله زنم از برات یا حسن مجتبی
یا حسن مجتبی(۴)
شنبه ۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۴ نوشته شده توسط م-مطلق
شاعر:
مرتضی محمودپور
سبک زمینه شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام با نوای جواد مقدم -(سیر از زمونه ام)
۱
دنبال کردن این شاعر
۱۶۹
۰
سیر از زمونه ام
بر لب پیمونه ام مادر مادر مادر
مادر ببین که من
غریب خونه ام مادر مادر مادر
میبینی بهارم و خزون
بیا که به دل تویی طبیب
از روزی که توی کوچه ها
افتادی بهم میگن غریب
تا حالا طاقت آوردم
کاشکی همونجا میمردم
جای تو سیلی میخوردم میخوردم میخوردم
کبود میشد صورت من
کمون میشد قامت من
تموم میشد حسرت من حسرت من
《ای وای امون از غریبی》
مادر تو خونمه
الان مهمونمه زینب زینب زینب
طشتی برام بیار
به لب این جونمه زینب زینب زینب
داری میبینی تو ه خون
گریه نکن اینجا خواهرم
اشک چش تو بذار واسه
کرب و بلا و برادرم
میبینی صد پاره پیکر
تو خاک و خون جسم بی سر
رو نیزه راس برادر برادر برادر
میری اسارت به شام و
میخوری سنگ از رو بام و
میبینی بزم حرام و حرام و حرام و
《ای وای امون از غریبی》
با نوای زیبا و دلنشین کربلایی جواد مقدم
شنبه ۴ آبان ۱۳۹۸ حسن ,تو ,مادر ,۴ ,مجتبی ,امام ,۱۳۹۸ ساعت ,نوشته شده ,شده توسط ,۴ آبان ,آبان ۱۳۹۸ ,توسط ابوالفضل عابدی ,زینب زینبداری میبینی ,آوردمکاشکی همونجا میمردمجای ,مادر مادرمیبینی بهارم
درباره این سایت